سفارش تبلیغ
صبا ویژن

الهی چنان کن که از شهدا نه دست برداریم و نه دل ؛ نه بیش از این مدیون آنان باشیم و نه از روی خانواده شان خجل . شهید ایلیا پطروسیان

http://www.persiantemplates.com/">

در مرداد 84 بر ما چه گذشت ؟ - منتظران را به لب آمد نفس ...
خانه | ارتباط | مدیریت |بازدید امروز:0

راجی الغفران :: 84/5/19:: 7:29 صبح

                از اولین شب جمعه‌ی ماه رجب ( لیلة الرغائب) توشه بر گیریم

اوّلین شب جمعه‌ی ماه رجب را لیلة الرَّغائب ( شب آرزوها )می‌گویند.

اهمیت نماز اولین شب جمعه‌ی ماه رجب ( لیلة الرغائب):

حضرت رسول صلی الله علیه و آله در این شب، نماز بسیار مهمّی را توصیه کرده‌اند که فضیلت بسیاری دارد:

گناهان بسیار به سبب این نماز، آمرزیده و حاجت‌هایی روا شود.

پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله:

قسم به آنکه جانم در دست اوست هیچ بنده یا کنیزی از بندگان و کنیزان خدای این نماز را به جای نمی‌آورد مگر ا ینکه خداوند گناهان او را ببخشد اگر چه گناهان او مانند کف دریا و به عدد شن و به وزن کوه‌ها و به عدد برگ‌های درختان باشد؛ و روز قیامت هفتصد نفر از خویشان خود را که همگی سزوار آتش باشند شفاعت می‌کندهر کس این نماز را بگذارد چون شب اوّل قبر او شود حقّ تعالى ثواب این نماز را به سوى او به نیکوتر صورتى، با روى گشاده و درخشان و زبان فصیح بفرستد. پس به او گوید: اى حبیب من! بشارت باد تو را که از هر شدّت و سختى، نجات یافتى! آن فرد گوید: تو کیستى؟ به خدا سوگند! که من رویى بهتر از روى تو ندیدم و کلامى شیرین‌تر از کلام تو نشنیده‌ام و بویى بهتر از بوى تو نبوییدم. گوید: من ثواب آن نمازم که در فلان شب از فلان ماه از فلان سال به جا آوردى. امشب نزد تو آمدم تا حقّ تو را ادا کنم و مونس تنهاییت باشم و وحشت را از تو بردارم و چون در صور دمیده شود من در عرصه‌ی قیامت بر سر تو سایه خواهم افکند. پس خوشحال باش که هیچ خیری را از دست نخواهی داد.

نحوه‌ی خواندن نماز این شب

روز پنجشنبه‌ی اوّل ماه رجب را روزه می‌دارى و چون شب جمعه‌ی آن فرا رسد بین نماز مغرب و عشا، دوازده رکعت نماز ( به صورت 6 نماز دو رکعتی) مى گذارى.

در هر رکعت از این دوازده رکعت، یک مرتبه حمد و سه مرتبه اِنّا اَنْزَلْناهُ و دوازده مرتبه قُلْ هُوَ اللّهُ اَحَدٌ مى خوانى.

پس از پایان نماز،70 مرتبه مى گویى: اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ النَّبِىِّ الاُْمِّىِّ وَعَلى آلِهِ

پس به سجده می‌روى و 70 مرتبه مى گویى: سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبُّ الْمَلائِکَةِ وَالرُّوحِ

پس سر ازسجده برمی‌دارى و 70 مرتبه مى گویى: رَبِّ اغْفِرْ وَارْحَمْ وَتَجاوَزْ عَمّا تَعْلَمُ اِنَّکَ اَنْتَ الْعَلِىُّ الاَعْظَمُ

پس باز به سجده می‌روى و 70 مرتبه مى گویى: سُبُّوحٌ قُدّوُسٌ رَبُّ الْمَلائِکَةِ وَالرُّوحِ

پس حاجت خود را مى طلبى که انشاءالله برآورده خواهد شد.

التماس دعا

 


موضوعات یادداشت

راجی الغفران :: 84/5/9:: 5:10 عصر

 :A voyaging ship was wrecked during a storm at sea and only two of the men on it were able to swim to a small, desert like island

یک کشتی در یک سفر دریایی در میان طوفان در دریا شکست و غرق شد و تنها دو مرد توانستند نجات یابند و به جزیره کوچکی شنا کنند.

The two survivors, not knowing what else to do, agreed that they had no other recourse but to pray to God. However, to find out whose prayer was more powerful, they agreed to divide the territory between them and stay on opposite
sides of the island.

دو نجات یافته نمی دانستند چه کاری باید کنند اما هردو موافق بودند که چاره ای جز دعا کردن ندارند.  به هر حال برای اینکه بفهمند که کدام یک از آنها نزد خدا محبوبترند و دعای کدام یک مستجاب می شود آنها تصمیم گرفتند تا آن  سرزمین را به دوقسمت تقسیم کنند و هر کدام در یک بخش درست در خلاف یکدیگر مانند.

The first thing they prayed for was food. The next morning, the first man saw a fruit-bearing tree on his side of the land, and he was able to eat its fruit. The other man"s parcel of land remained barren.

نخستین چیزی که آنها از خدا خواستند غذا بود. صبح روز بعد مرد اول میوه ای را که بر روی درختی روییده بود در آن قسمتی که او اقامت می کرد دید و مرد می تونست اونو بخوره.  اما سرزمین مرد دوم زمین لم یزرع بود.

After a week, the first man was lonely and he decided to pray for a wife. The next day, another ship was wrecked, and the only survivor was a woman who swam to his side of the land. On the other side of the island, there was nothing.

هفته بعد مرد اول تنها بود و تصمیم گرفت که از خدا طلب یک همسر کند. روز بعد کشتی دیگری شکست و غرق شد و تنها نجات یافته آن یک زن بود که به بخشی که آن مرد قرار داشت شنا کرد. در سمت دیگر مرد دوم هیچ چیز نداشت.

Soon the first man prayed for a house, clothes, more food. The next day, like magic, all of these were given to him. However, the second man still had nothing.

بزودی مرد اول از خداوند طلب خانه، لباس و غذا بیشتری نمو. در روز بعد مثل اینکه جادو شده باشه همه چیزهایی که خواسته بود به او داده شد. اگر چه مرد دوم هنوز هیچ چیز نداشت.

Finally, the first man prayed for a ship, so that he and his wife could leave the island. In the morning, he found a ship docked at his side of the island. The first man boarded the ship with his wife and decided to leave the second man on the island.

سرانجام مرد اول از خدا طلب یک کشتی نمود تا او و همسرش آن جزیره را ترک کنند. صبح روز بعد مرد یک کشتی که در سمت او در کناره جزیره لنگر انداخته بود را یافت.  مرد با همسرش سوار کشتی شد و تصمیم گرفت مرد دوم را در جزیره ترک کند.

He considered the other man unworthy to receive God"s blessings, since none of his prayers had been answered.

او فکر کرد که مرد دیگر شایسته دریافت نعمتهای الهی نیست. از آنجاییکه هیچ کدام از درخواستهای او از پروردگار پاسخ داده نشده بود.

As the ship was about to leave, the first man heard a voice from heaven booming, "Why are you leaving your companion on the island?"

هنگامی که کشتی آماده ترک جزیره بود مرد اول صدایی غرش وار از آسمانها شنید :" چرا همراه خود را در جزیره ترک می کنی؟"

"My blessings are mine alone, since I was the one who prayed for them," the first man answered. "His prayers were all unanswered and so he does not deserve anything."

مرد اول پاسخ داد "نعمتهای تنها برای خودم هست چون که من تنها کسی بودم که برای آنها دعا  و طلب کردم دعا های او مستجاب نشد و سزاوار هیچ کدام نیست "

"You are mistaken!" the voice rebuked him. "He had only one prayer, which I answered. If not for that, you would not have received any of my blessings."

آن صدا مرد را سر زنش کرد :"تو اشتباه می کنی او تنها کسی بود که من دعاهایش را مستجاب کردم وگرنه  تو هیچکدام از نعمتهای مرا دریافت نمی کردی"

"Tell me," the first man asked the voice, "What did he pray for that I should owe him anything?"

مرد از آن صدا پرسید " به من بگو که او چه دعایی کرد که من باید بدهکارش باشم؟"

"He prayed that all your prayers be answered."

" او دعا کرد که همه دعاهای تو مستجاب شود"

For all we know, our blessings are not the fruits of our prayers alone,
but those of another praying for us.

ما هممون می دونیم که نعمتهای ما تنها میوه هایی نیست که برایش دعا می کنیم یلکه اونها دعاهایی دیگران هست برای ما .

Be Happy

شاد باشید


موضوعات یادداشت

راجی الغفران :: 84/5/4:: 10:57 صبح

زادروز خجسته و میمون دخت رسالت ، همسر ولایت ، مادر امامت ، شفیعه روز قیامت حضرت راضیه مرضیه ، حوریه انسیه ، طاهره مطهره ، فاطمه الزهرا مبارک باد

***

دل به دنبال یکی واژه بی خاتمه بود

اولین واژه که آمد به نظر فاطمه (سلام الله علیها) بود

***

تقدیم به تمام فرشتگانی که نام زیبای مادر برازنده آنهاست

و بار سنگین مسئولیت مادری را بر دوش دارند

باشد تا مقبول افتد انشا الله

***

ای بهترین تندیس عشق ای هستی من

اسطوره مهر و محبت ، مستی من

زیباترین نام جهان زیبنده توست

ایثار و رحمت تا ابد شرمنده توست

معنای عشق صادقی ای بهترینم

بر هر مصیبت فائقی زیباترینم

نیکو ترین خلق دو عالم ، مادر من

هستی تو تا روز ابد تاج سر من

مجنون


موضوعات یادداشت

راجی الغفران :: 84/5/3:: 7:44 صبح

نیم غمزه

 پروانه وار بر در میخانه پر زدم

در بسته بود با دل دیوانه در زدم

خوابم ربود آن بت دلدار تا به صبح

چون مرغ حق ز عشق، ندا تا سحر زدم

 دیدار یار گر چه میسر نمی شود ولیک

من در هوای او به همه بام و بر زدم

 در هر چه بنگری رخ او جلوه گر بود

لوح رخش به هر در و هر رهگذر زدم

 در حال مستی از غم آن یار دلفریب

گاهی به سینه گاه به رخ گه به سر زدم

 جان عزیز من،بت من چهره باز کرد

طعنه به روی شمس و به روی قمر زدم

 یارم به نیم غمزه چنان جان من بسوخت

کآتش به ملک خاور و هم باختر زدم ...

 

                                                                                      حضرت امام خمینی (رحمه الله علیه)


موضوعات یادداشت

::موضوعات وبلاگ::
::تعداد کل بازدیدها::

120726

::آشنایی بیشتر::

درباره صاحب وبلاگ

::جستجوی وبلاگ::
:جستجو

با سرعتی بی‏نظیر و باورنکردنی
متن یادداشت‏ها و پیام‏ها را بکاوید!

::لوگوی من::
در مرداد 84 بر ما چه گذشت ؟ - منتظران را به لب آمد نفس ...
::لوگوی دوستان::

::لینک دوستان::
همسفر مهتاب
بهارستان
جنه الماوی
مجنون ولایت
قافله نور
لوح دل
نغمه های عقل و عاطفه
محب فاطمه
::آوای آشنا::
::صدای خودم::
::اشتراک::
 
::وضعیت من در یاهو::
::آرشیو::
::طراح قالب::