صداي ناله مي آيد ز محراب
علي (ع) در خون خود افتاد بي تاب
سخن بس کن که حيدر در نماز است
امير عشق در راز و نياز است
سرآغاز نماز، آن مرد برتر
به گرمي بانگ زد الله اکبر !!!
صدا زد قل هو الله احد را
ستايش کرد الله صمد را
به آهنگ رکوع خويش خم شد
نواي دلنشينش زير و بم شد
سپس شير خدا ، آن سرو آزاد
ز شوق حق به خاک سجده افتاد
چه گويم در نخستين سجده چون شد
گل روي ولايت غرق خون شد
کلام دلنوازش را گسستند
به شمشيري نمازش را شکستند ...