وصایای خداوند در شب معراج
از حضرت امیرالمؤمنین علی روایت است که در شب معراج،
پروردگار به نبی اکرم (ص) فرمود:
«ای احمد! به شکوه و بزرگی خودم سوگند، هر بندهای که دارای چهار خصلت شود، او را داخل بهشت نمایم:
سخن نگوید مگر در آنچه که فایده داشته باشد.
قلب خود را از وسوسههای شیطانی حفظ نماید.
بداند که من ناظر (همة اعمال، گفتار و افکار) او هستم.
نور چشمش در گرسنگی باشد (به واسطة روزه گرفتن).
ای احمد! اگر شیرینی گرسنگی، سکوت، خاموشی، گوشه نشینی و نتیجهشان را بچشی، از آنها دست بر نداری».
«ای احمد! در بهشت کاخی است که از جواهر ساخته شده است و در آن جا، هیچ چیز نابود نمیشود. آن قصرها، جایگاه بندگان خاص من است که در هر روز، هفتاد مرتبه به آنان نظر و توجه میکنم و با آنان سخن میگویم. هر مرتبهای که به ایشان توجه کنم، کاخهایشان را هفتاد برابر کنم. اهل بهشت با نعمتهای بهشتی لذت میبرند؛ ولی ایشان به گفتگو و سخن گفتن با من لذت میبرند».
پیامبر (ص) گفت: "پروردگارا! نشانة این طایفه چیست؟"
خداوند فرمود:
«ایشان همیشه زندانیاند. زبانهایشان از سخن گفتن بیهوده، در حبس است و شکمهایشان از غذای حرام خالی است».
«ای احمد! دوستی خدا، دوستی با فقیران و نزدیکی جستن با ایشان است».
حضرت پرسید:" پروردگارا! فقرا چه کسانی هستند؟"
خداوند فرمود:
«کسانی هستند که به کمی از دنیا، قانع و راضی شدهاند، بر گرسنگی صبر مینمایند و بر آنچه که به ایشان میرسد، شکر میکنند، از گرسنگی و تشنگی خود، به کسی شکایت نمیکنند، دروغ نمیگویند و به من غضب نمیکنند (که ایشان را فقیر نمودهام). برای آنچه که از دست میدهند غم و اندوه نمیخورند و برای آنچه که به دست میآورند، شادی نمیکنند».
«ای احمد! اهل خیر و آخرت صورتهایشان لاغر و حیایشان بسیار، حماقت و نفهمی ایشان در کارها، اندک و نفعشان برای مردم زیااد است. مکر و حیله و تزویر نمیکنند.
مردم از آنان در آسایش و خود در اذیتند. سخنانشان با ادب و متانت است. به حساب تمامی اعمال خود دقیقا رسیدگی مینمایند. چشمانشان به خواب میرود ولیکن قلبهایشان به خواب نمیرود. چشمانشان از خوف خدا گریان و قلوبشان ذاکر است.
در آغاز هر نعمتی خدا را ستایش کرده و در پایان آن سپاسگزاری میکنند. دعای آنان مستجاب و به سخنان ایشان توجه میشود.
فرشتگان به وجود آنان شاد میشوند و دعایشان در زیر حجابهاست. پروردگار دوست دارد که سخنان ایشان را بشنود، آنچنان که مادر سخن گفتن فرزند را دوست دارد. آنی از یاد خدا غافل نیستند. به فکر غذای زیاد، سخن گفتن بسیار و یا لباس فراوان نیستند. مردم در نظرشان مانند مردگان و خدا در نزدشان زنده و کریم است.
دوراندیشان را از روی کرم دعوت میکنند و هر کس به آنان روی آورد، با او مهربانی میکنند و هر کس به آنان روی آورد، با او مهربانی میکنند. دنیا و آخرت در نظرشان یکسان است.
ای احمد! لذت واقعی اهل آخرت از شناختن خداست، نه از خوردن غذاهای مادی. تنها حادثهای که آنها را ناراحت میکند، یاد گناه است. برای اشتباهات گذشتة خود اشک میریزند. بدن را به رنج عبادت انداخته و از خوش گذراندن بیهوده میپرهیزند. راحتی اهل بهشت در مرگ است و آخرت محل استراحت بندگان واقعی است.
همنشینی آنان با محافظانی است که مأمور ضبط اعمال آنان از طرف راست و چپ هستند. گفتگوی آنان با خدای بزرگ است. دلهای اهل آخرت از تنگی دنیا در سینهها جراحت برداشته میگویند: چه زمانی از این خانة خرابشدنی به منزل همیشگی میرویم؟
ای احمد! میدانی پارسایان در نزد من چه مقامی دارند؟»
حضرت رسول گفت: "نمیدانم"
خداوند فرمود:
«چون روز قیامت شود و مردم مبعوث شوند، آنان از حساب سخت ایمن باشند. کمترین چیزی که به آنان عطا میشود، آن است که اختیار بهشت را به دست ایشن میدهم که از هر دری که بخواهند وارد شوند.
نظر لطف و مرحمت خود را از ایشان نمیپوشانم و آنان را به انواع و اقسام نعمتها و گفتارهای خود خشنود میسازم. ایشان در جایگاههای نیکو جای میدهم و اعمال خیر و کارهای نیکویی که در دنیا به جای آوردهاند را به آنان متذکر میشوم.
چهار در از درهای بهشت به روی آنان بگشایم. یک در که از آن، ارمغانها و هدایای بهشت، صبح و شام از طرف من وارد میشود و دری که از آن، بدون زحمت و به هر شکلی که بخواهند به من نگاه میکنند. و دری که از آن، به آتش جهنم نگاه کنند و ببینند که ستمگران چگونه عذاب میشوند. و دری که حوریان و خدمتگزاران بهشت از آن وارد میشوند».
ادامه دارد ...